عمو پوررنگ

ساخت وبلاگ
 

دانیال بداخلاق می شود ...

همه میگن این همه کلافگی و بداخلاقی به خاطر دندون در آوردنه. از طرفی چون به جز شیر پاستوریزه هیچی نمیخوره مشکل یبوست هم اضافه شده و آقای پسر من شده نق نقویی که فقط دوست داره بغلم باشه. بیشتر مواقع کتفم و پشتم دردناک هست و عضلات گردنم گرفته ...

تازگی ها وقتی آنونس برنامه عموپورنگ پخش میشه از جا بلند میشه تو اتاق دوری میزنه از ذوق و گشاد گشاد راه میره. مثلا داره می رقصه. همین که آنونس برنامه تموم میشه جیغ و گریه ... در حدی که کبود میشه.

اگه خوش شانس باشم و بعد آنونس پیام بازرگانی پخش بشه کمی آروم میشه به ویژه اگه پیام بازرگانی بیسکویت مادر باشه حتما یه قری هم میده. 

واکنشش اولین روزی که عمو پوررنگ بعد از یک و نیم ماه توقف پخش، دوباره پخش شد بی نظیر بود. با ذوق و سر و صدای ناشی از خوشحالی و ذوق از رو پام پرید و دور خونه رو گشت. هی نگاهم میکرد و ناباورانه تلوزیون میدوید. حیف که گوشی ام شارژ نداشت. یکی از قشنگ ترین و به یادماندنی ترین لحظات بود ...

آخر و عاقبت ترس از آمپول...
ما را در سایت آخر و عاقبت ترس از آمپول دنبال می کنید

برچسب : پوررنگ, نویسنده : man0dani بازدید : 195 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 3:28