برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 212
برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 251
قبل از این پسر کوچولوی من خیلی شجاع بود شاید هم معنی ترس رو نمی فهمید ولی اخیرا پسرک من ترسو شده. شاید هم پایان شانزده ماهگی مصادف هست با آغاز ترس های کوچک و بزرگ. قبل از این در تاریکی شب به راحتی از اتاق خواب بیرون می رفت ولی الان تاریکی، حمام ، گاو موزیکال ، صداهای ناگهانی ... همه و همه باعث بهم خوردن آرامش کوچولوی من میشه.
آخر و عاقبت ترس از آمپول...برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 198
برچسب : جمعه, نویسنده : man0dani بازدید : 243
قبل از این پسر کوچولوی من خیلی شجاع بود شاید هم معنی ترس رو نمی فهمید ولی اخیرا پسرک من ترسو شده. شاید هم پایان شانزده ماهگی مصادف هست با آغاز ترس های کوچک و بزرگ. قبل از این در تاریکی شب به راحتی از اتاق خواب بیرون می رفت ولی الان تاریکی، حمام ، گاو موزیکال ، صداهای ناگهانی ... همه و همه باعث بهم خوردن آرامش کوچولوی من میشه.
آخر و عاقبت ترس از آمپول...برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 203
برچسب : پوررنگ, نویسنده : man0dani بازدید : 192
خیلی وقت هست تصمیم گرفتم خاطره قشنگ لحظه های بودن در کنار پسر نازنینم رو ثبت کنم ولی فرصتی دست نمی داد. مشغله های روزمره، سختی و مشقات کار در اداره و شاید هم حواس پرتی خودم از جمله مهمترین دلایلی بود که تا امروز این امر مهم محقق نشد.
اما امروز قطع بودن سامانه های مرتبط به کارم در اداره باعث شد این دفتر یادداشت الکترونیکی رو ایجاد کنم و از خاطرات خوب این پانزده ماه و اندی که گذشت و روزهای خوبی که پیش رو دارم بنویسم.
آخر و عاقبت ترس از آمپول...برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 187
برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 192
برچسب : نویسنده : man0dani بازدید : 260